از مرد پرسید: پس چرا تا حالا حاج عباس برای سخنرانی نیامده؟ مرد با خنده گفت: تو از کجا میدانی نیامده؟ شاید او یکی از همینهایی باشد که در این جا هستند. نوجوان خندید و گفت: «از تو خوشم میآید! خیلی ساده هستی، مرد حسابی! فرماندهی لشگر را حتما با اسکورت میآوردند.